۳۵۶ | تو ماهی و من ماهی این برکهی کاشی
چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴، 20:55
موقع برگشتن از محل کار نگاهم به هلال ماه افتاد و ناخوداگاه یاد دونهی برفم افتادم و اکلیلی شدم...
من با دیدن ماهِ توی آسمونم یادش میفتم بعد بزرگوار بااطمینان ۱۰۰٪ میگه که بهار ازم متنفره و بهار فلانه و بهمانه! الهی که خدا از بزرگی کمش نکنه ولی کاش یه جاهایی، یه کم بیشتر روی این نظریاتش فکر میکرد و اینقدر مطمئن نبود! :)
sᴘʀɪɴɢ ɢɪʀʟ