۶۹۶ | خواب خیلی بد
سه شنبه ۸ مهر ۱۴۰۴، 1:25
خواب بدی دیدم و با گریه از خواب بیدار شدم... :(
چرا باید بعد چند ماه دقیقاً جایی که تازه خیالم راحت شده بود که همه چیز بالاخره خوب شده، خواب ببینم که یه اتفاقی افتاده و باهام قهر کرده و تو اوج دوران تلخ بودن و نادیده گرفتن و با طعنه و کنایه حرف زدن و به در گفتن تا دیوار بشنوه هستیم... انگار قلبم تو خواب داشت مچاله داشت... وقتی بیدار شدم دیدم از ناراحتی داشتم تو خواب گریه میکردم و حالا هم اشکام بند نمیاد... ):
یه کابوس یه جایی باید تموم شه دیگه. چرا وقتی تو واقعیت تازه تموم شده تو دنیای خیال هنوز ادامه داره؟... کاری ازم ساخته نیست جز اینکه بگم انشالله که خیره و تعبیری تو دنیای واقعیت نداره...
sᴘʀɪɴɢ ɢɪʀʟ