𝓑𝓮𝔂𝓸𝓷𝓭 𝓞𝓷𝓮 𝓓𝓲𝓶𝓮𝓷𝓼𝓲𝓸𝓷

با طرف دچار درگیری لفظی مختصری شدم! :) یعنی شانس آوردیم قبلش لیوان سبزه رو دیده بودم و حال روحیم خوب بود و سریع خودمو به سکوت دعوت کردم وگرنه دعوامون میشد!

البته بعدش شخص مذکور عذاب وجدان گرفته بود و ظاهراً به بچه‌ها گفته خیلی با فلانی بد رفتار کردم و برید دنبالش و بعد اومد به خودم گفت بیا جلوی همه عذرخواهی کنم ازت که منم گفتم عذرخواهی شما الان اصلاً به درد من نمیخوره و رفتم!

میمون زشت بدترکیب! :))

یعنی هرچقدر تیم صبح نانازی بودن، تیم عصر روانیم کردن! /: