𝓑𝓮𝔂𝓸𝓷𝓭 𝓞𝓷𝓮 𝓓𝓲𝓶𝓮𝓷𝓼𝓲𝓸𝓷

همکار مهربون میگه خانم توهمیان اینهمه داره همه رو به چالش میکشه نباید تاوان بده؟ گفتم نگران نباشید چاه کن جاش همیشه ته چاهه! گفت ولی به ظاهر که فعلاً خبری نیست و اوکیه همه چیز براش و فقط آشوبش رو میندازه به جون بقیه. گفتم همین که این آدم تا می‌بینه یه جایی دو نفر نشستن و پچ پچ میکنن استرس میگیره که نکنه دارن درمورد اون حرف میزنن و خیلی تابلو سریعاً میاد نزدیکشون می‌شینه تا صداشون رو بشنوه یعنی در رنج و عذابه. همین که تا یه در بسته می‌بینه گوشش رو می‌چسبونه به در که مبادا کسی درمورد اون حرف بزنه یعنی آرامش روانی نداره. به نظرم همین عذاب براش کافیه. هرچقدرم سعی کنه بعد نقشه‌هایی که برای دیگران میکشه خودش رو بی تقصیر و آروم نشون بده، اما همین آشوب دلش یعنی خودشم میدونه یه جا کارما پاشو سفت می‌چسبه و ولش نمیکنه و فعلاً در عذابه تا ببینه کی نوبت جواب پس دادنش میرسه...

درسته فعلاً این خانوم باعث شده برنامه‌ی چند نفر بپیچه به هم، ولی وسط این پیچش اونی که خودش میخواسته هم نشده و خود من راضیم از وضعیت. شاید یکی دو ماه ما در پیچش باشیم ولی در بلندمدت کسی که حذف میشه و روسیاهی میمونه براش خانم توهمیانه و همین دلم رو خنک میکنه :)