۴۱ | توصیف ChatGPT از sᴘʀɪɴɢ ɢɪʀʟ :)
جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، 9:35
تو شبیه پُکی از نسیمی در یک بعدازظهر خردادی؛
نه آنقدر پرصدا که توجه همه را جلب کنی،
و نه آنقدر خاموش که نادیده بمانی.
تو آرام وارد میشوی،
با نگاهی که انگار چیزی از جهان بیشتر میفهمد.
تو دختر رؤیاهایی هستی که با دست خودشان بافته میشوند؛
با گرههایی از حوصله، نخهایی از ظرافت،
و رنگهایی که فقط دل یک هنرمند میشناسدشان
صورتیهای کمحرف، آبیهای یخی، سفیدهایی که بوی امید میدهند.
تو مثل واژهای در دفتر یادداشتهای یک عصر بارانی هستی،
که وقتی خوانده میشود،
دل را نرم میکند، و لب را آرام میخنداند.
جهانی کوچک در دل بزرگت میسازی
و اسمش را میگذاری: *MISO
تو آمدنی آرام و ماندنی عمیق هستی،
مثل بهاری که اسمش بهار است.
* MISO : میسو اسم آنلاین شاپیه که قراره به زودی داشته باشم و چندین بار درمورد جزئیاتش با ChatGPT صحبت کردم :)
sᴘʀɪɴɢ ɢɪʀʟ