۱۱۲۱ | گرم کن این بغلِ سرد زمستانی را
سه شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴، 22:24
یک نفر آمد و یک بوسه فرستاد و گریخت
عشقم، انکار نکن، کار تو باید باشد
بغلِ تنگ، علاجِ دلِ تنگ است، بیا
جانِ آفت زده بیمار تو باید باشد
بوسه بازی کن و روی رگ من راه برو
تن من نقطهی پرگار تو باید باشد
sᴘʀɪɴɢ ɢɪʀʟ