۱۹۶ | آرامش در طوفان
این روزها همهچیز سنگینتر از همیشهست. اخبار تلخ، اضطراب از آینده، دل آشوبی از وضعیتی که هیچ کنترلی روش نداریم و تو این شرایط گاهی حتی نفس کشیدن هم سخت میشه اما با وجود همهی این آشوبها، ما هنوز هم میتونیم برای آرامش درونیمون کاری هرچند کوچیک بکنیم.
این چند روز استرس زیادی رو تجربه کردم و به همین دلیل سعی کردم درموردش زیاد بخونم. اینجا چند راهکار ساده اما مؤثر رو مینویسم که یا درموردشون خوندم و یا شما تو پست قبل درموردشون گفتید که کمک کننده هستن:
۱. احساساتت رو بپذیر و انکار نکن: اولین قدم اینه که بدون قضاوت، بپذیری که ترسیدی، دلگیری، نگران یا حتی عصبانی هستی. این احساسات کاملاً طبیعیان. سرکوبشون فقط فشار روانی رو بیشتر میکنه. پس با خودت صادق باش و بدون ایرادی نداره اگر با خودت مرور کنی که من الان نگرانم. من الان غمگینم. اما دارم به خودم اجازه میدم احساس کنم، چون آدمم.
۲. تنفس آگاهانه و تمرینهای سادهی آرام سازی: در لحظههایی که اضطراب از کنترل خارج میشه، یکی از سریعترین راهها برای آرامسازی، تنفس آگاهانهست. چهار ثانیه نفس بکش، چهار ثانیه نفست رو نگه دار و شش ثانیه آروم بیرون بده و برای ۵ بار پشت هم این تمرین رو تکرار کن.
۳. بنویس، خالی شو: نوشتن، یکی از امنترین و سازندهترین راههای تخلیه احساساته. لزومی نداره نوشتههات زیبا یا خاص باشه. فقط احساساتت رو بریز روی کاغذ یا صفحهی موبایل. بنویس که از چی میترسی، چی اذیتت کرده، یا حتی چی آرومت میکنه. بعد که خالی شدی، ممکنه ببینی دنیا کمی سبکتر شده.
۴. فضا رو آروم کن: یه موسیقی بیکلام آروم پخش کن، شمع روشن کن و نور اتاقت رو کم کن. اجازه بده محیط بیرون، ذهن درونت رو تحت تأثیر مثبت قرار بده. بعضی چیزها ساده اما مؤثرن مثل بوی خوش، رنگ گرم، صداهای ملایم…
۵. محدود کردن ورودیهای سمی: در روزهایی که شرایط بحرانیه، خودت رو از بمباران مداوم اخبار نجات بده. فقط دو بار در روز و از منابع مطمئن خبرها رو دنبال کن. از شبکههای اجتماعی که پر از خشم و اضطراب و پیشداوریان، فاصله بگیر یا زمان بودنت توش رو محدود کن.
۶. حرف بزن، ارتباط بگیر: اگه دلت خواست، با یه نفر که بهش اعتماد داری صحبت کن. نه برای راهحل گرفتن، فقط برای اینکه بدونی تنها نیستی. حتی یک پیام ساده به یه دوست، یا یه چت کوتاه با یه آشنا میتونه حس زنده بودن و درک شدن رو برگردونه.
۷. کارهای کوچیک با تأثیرات بزرگ: درگیر شدن با یه کار ملموس میتونه از چرخهی فکرهای منفی بیرونت بیاره. کارهایی مثل مرتب کردن یه کشو، درست کردن چای یا قهوه، آبیاری گلها، پیادهروی کوتاه. اینها کارهای کوچیکی هستن ولی اثرشون خیلی بزرگتر از چیزیه که به نظر میرسه.
۸. یه دنیای تازه بساز: گاهی یه فیلم یا سریال خوب میتونه برات تبدیل بشه به یه پناه امن، یه راه برای فرار موقتی از دنیای آشفته بیرون. یه فیلم آروم، یه انیمیشن رنگی، یا یه سریال سبک و پر از لبخند، میتونه ذهنت رو آروم کنه و یه کوچولو امید رو برگردونه. انتخاب کن که چی میخوای ببینی، و اجازه بده چند ساعت همهچی فقط مال تو باشه.
۹. پناه بردن به دنیای موسیقی: یه پلیلیست از آهنگهای آروم، شاد، یا حتی نوستالژیک درست کن. موزیکی که وقتی گوشش میدی یه لبخند کوچیک بیاد روی لبت. گاهی یه آهنگ ساده میتونه ذهنت رو از تاریکی بیرون بکشه حتی شده برای چند دقیقه. بذار صدای موسیقی جای صدای اضطراب رو توی فضا پر کنه.
تو روزهای سخت، مهربونی با خودت رو فراموش نکن. اگر نتونستی آروم شی، اگر دوباره اشکت اومد، اگر نتونستی بخوابی خودت رو سرزنش نکن. تو داری تمام تلاشت رو میکنی و همین کافیه. اگر تو هم مثل من الان درگیر دلشورهها و فکرهای سنگینی، بدون که تنها نیستی. شاید اتفاقات بیرونی از کنترل ما خارج باشن، اما هنوز هم میتونیم گوشهای توی دل و ذهنمون رو برای آرامش، امید و مراقبت از خودمون زنده نگه داریم.
و درنهایت به امید روزهای خوب… به امید صلح، دوستی و آرامش… :)